امروزه در جهان روش هاي متعددي براي انجام مديتيشن وجود دارد. هر چند در روش و شيوههايي که استفاده مي شود، تفاوت هايي بين انواع مديتيشن ديده مي شود، ولي در واقع هدف نهايي آنها مشترک است.
● روش قلبي در مديتيشن
در اين روش بر نقش عشق و احساس تأکيد مي شود. مريدان اين روش معتقدند هر چه انسان آزادتر، بي دردسرتر و کاملتر باشد، بيشتر مي تواند بر موانع رشدش که در اثر تعليم و تربيت غلط و تجربيات اوليهاش به وجود آمده، غلبه کند و بيشتر مي تواند به طور طبيعي دوست بدارد و بهتر مي تواند با ديگران رابطه برقرار کند.
از اين رو توجه به تفاوت آنها در روش اجرا، چندان اهميتي ندارد و آنچه مي بايست مورد توجه قرار گيرد، وحدت باطني آنهاست. فرد يکي از روش ها را انتخاب مي کند و با مهارت پيدا کردن در يکي از اين روش ها به راحتي مي تواند شيوههاي ديگر را نيز بکار گيرد و از آنها استفاده کند.
اينکه فرد کدام روش را برگزيند و از کدام نوع مديتيشن کار خود را شروع کند، هيچ قانون قطعي ندارد. هر روشي که خود فرد شخصاً با آن احساس راحتي مي کند، همان بهترين نقطه شروع است.
بعد از مدتي که به طور جدي در آن راهکار وارد شد، مي تواند روش هاي ديگر را نيز امتحان کند. پس مهم نيست کدام روش را برمي گزيند، همه آنها در نهايت به يک جا مي رسند.
يکي از استادان اين کار مي نويسد: "خداوند يکي را با فرياد برمي گزيند، ديگري را با آواز و سومي را با زمزمه. "
اما يک راه ساده وجود دارد که مطمئن شويد روش انتخابي، براي شما مناسب هست يا نه؟ براي اين کار به احساسات و حالات خود بعد از انجام تمرين توجه کنيد (تأثيرات مديتيشن).
به طور طبيعي بعد از اتمام تمرين، بايد احساس سر حالي و نشاط کنيد. بعد از تمرين از خودتان بپرسيد که حالا نسبت به قبل از انجام مديتيشن چطوريد؟ اگر کاري که مي کنيد، درست باشد و شيوه انتخابي، مناسب شخص شما باشد، باعث سرحالي و نشاط شما مي شود. در غير اين صورت بهتر است، روش هاي ديگر را نيز امتحان کنيد.
در برخي روش هايي که به عنوان روش قلبي طبقه بندي مي شوند، روي عشق به ديگران تأکيد مي شود و در برخي روي عشق به خود و در برخي ديگر روي عشق به خداوند. در نهايت همه به يک جا مي رسند که عشق به هر سه است.
● روش بدني در مديتيشن
در اين روش شخص مي آموزد تا نسبت به بدنش و حرکات آن آگاهي يابد و با تمرين، درجه ي اين آگاهي را بالا ببرد تا آنجا که در زمان مديتيشن، اين آگاهي تمام صحنه ذهن را پر مي کند. شناخته شده ترين روش هاي بدني عبارتند از:
هاتا يوگا، تاي چي و سماع دراويش. روش هاي گيندلر و الکساندر روش هايي هستند که در غرب براي آگاهي هاي حسي به وجود آمدهاند. در اين روش عوامل مختلف بدني با يکديگر و مخصوصاً با شخصيت هم آهنگي مي يابد.

● روش عملي در مديتيشن
در اين روش فرد مي آموزد که چگونه در طول انجام يک کار يا فعاليت، دنيا را درک و با آن ارتباط پيدا کند. از اين راه در شرق استفاده بيشتري شده است و براي مهارت هايي مثل تيراندازي، تزئين گل، گليم بافي، کاراته استفاده گرديده است.
شخص مي آموزد که چگونه به صورت عارف در جريان زندگي حضور داشته باشد و فعاليت هاي خود را انجام دهد و توجه خود را تنها معطوف به آن نگه دارد و متوجه هيچ محرک ديگري نباشد. منظور از اين روش، مهارت پيدا کردن در آن عمل خاص نيست، بلکه هدف اصلي، رشد و توسعه شخصيت انساني است.
منبع: آفتاب